مقدمه
شکسته نویسی، این روزها دغدغه بسیاری از ماست که در کار تولید محتوا فعالیت می کنیم. از طرفی دوست نداریم زبان فارسی را زیر سئوال ببریم. دوست نداریم کسی فکر کند ما بی سوادیم و از طرف دیگر، دلمان می خواهد صمیمی و خودمانی بنویسیم.
درست بنویسیم یا صمیمی بنویسیم؟
شکسته نوشتن، نامی است که زبان شناسان به صمیمی نوشتن داده اند و سر اینکه زبان شکسته در نوشتار درسته یا نه کلی بحث می کنند! یعنی یعنی اگر قدیم ها در کتاب زبان فارسی مسئله زبانشناسان این بود که به دانش آموزان یاد بدن “علیه” درسته و ” برعلیه” نادرست، حالا دیگر باید ثابت کنند “اشتماع” نادرست است و ” اجتماع” درست است! حتی اگر در به صورت محاوره ای آن را ” اشتماع” تلفظ کنند.
به هر حال اگر شما هم مثل من دنبال این سئوال هستید که موقع محتوا نویسی برای وبلاگ یا وبسایتتان “خونه ما” درسته یا “خانه ما” کتاب “اصول شکسته نویسی، راهنمای شکستن واژه ها در گفتگوی داستان” نوشته علی صلح جو یک کتاب کوچک ۶۰ صفحه ای، راهنمای خوبی برای من بوده.
” شکستن کلمات، به طوری که شکل متعارف کلمه را دگرگون نکند و فقط سرنخی باشد برای نشان دادن گفت و گوها، اشکالی ندارد، اما شکستن بیش از حد کلمات نه تنها کمکی به خواننده نمی کند بلکه مخل خواندن او می شود”
بخشی از کتاب اصول شکسته نویسی
همانطور که می بینید نویسنده اجازه شکسته نویسی را صادر می کند اما گوشزد می کند که باید حد اعتدال را در شکستن کلمات رعایت کنید. اما این حد اعتدال کجاست؟ و بالاخره ما تا چه اندازه اجازه داریم شکسته بنویسیم؟ این سئوالی است که در ادامه قصد داریم معیارهایی برای پاسخ به این سئوال مطرح کنیم.
معیار اول: روان خوانی متن
روان خوانی مهم ترین چیزی است که در نوشتن باید برای خودمان ملاک و معیار قرار بدهیم. طوری که خواننده بتواند بدون وقفه و ساده و روان متن را بخواند چون تنها در این صورت است که از خواندن لذت می برد. پس اگر شکل کلمات را زیاده از حد تغییر دهیم نه تنها به خواننده کمکی نکردیم، بلکه تشویقش می کنیم زودتر صفحه را ببندد. ما علاوه بر حافظه ی صوتی حافظه ی تصویری از واژه ها داریم و اگر کسی این حافظه را دستکاری کند، در خواندن دچار مشکل می شویم. کسانی که صورت ظاهر واژه ها را به قصد کمک به خواننده در خواندن، تغییر می دهند باید به این نکته واقف باشند.
بنابراین اگر به جای “هندوانه” بگوییم “هندونه” احتمالاً جلوی روان خوانی متن رو نمی گیریم و به صمیمی شدن متن کمک کردیم. اما اگر به جای ” ماست” بنویسیم “ماس” (چون عملاً در حرف زدن اینطور تلفظ می کنیم) نه تنها هیچ کمکی به خواننده نکردیم، بیشتر او را گیج می کنیم. طوری که احتمالاً باید چند بار جمله را بخواند تا منظور ما را درک کند. با این کار لذت خواندن را از خواننده می گیریم.
خط قرمز شکسته نویسی:
در شکسته نوشتن آنقدر واژه ها را تغییر ندهید که از قیافه بیافتند و خواننده مجبور شود چندبار یک کلمه را بخواند تا منظور شما را بفهمد.
مغز ما چطور یک متن را می خواند؟
اکثر خوانندگان محتوای شما را در ذهنشان می خوانند. به این کار خاموش خوانی می گویند و در این حالت مخاطب شما واژه ها را نمی خواند، بلکه فقط آن ها را می بیند و همانجور که خودش می خواهد آوا گذاری می کند. به همین دلیل به صورت ناخودآگاه عبارتی مثل ” زنگ را زدند” را در ذهنش به صورت ” زنگ رو زدند” می خواند یا وقتی شما می نویسید ” علی پارسال خانه اش را فروخت” مخاطب ناخودآگاه در ذهنش اینطور می خواند: ” علی پارسال خونش رو فروخت”
ننویسیم | بنویسیم |
وختی | وقتی |
خیابان | خیابون |
معیار دوم: نحوه گفتار را در نوشته هایتان رعایت کنید.
استفاده از نحوه گفتاری خیلی بیشتر از شکسته نویسی، روان خوانی را برای خواننده آسان می کند. پس بیشتر از آنکه نگران شکسته نوشتن باشید، در درجه اول نحوه نوشتاری را ساده کنید. یعنی جملات را ساده کنید مثلاً به این جمله توجه کنید:
“چنانچه تاخیرش به دو ساعت بینجامد، به سوی منزلش عزیمت خواهم کرد”
یا این جمله:
“تو را چه می شود؟”
این دوتا جمله را به هیچ وجه نمی توان با لحن گفتاری معمولی خواند چون به سبک گفتاری نوشته نشده پس به جای تو را چه می شود می توانیم خیلی راحت بنویسیم “چته؟”
یک روش خوب و راحت برای ساده شدن نوشته هاتان:
محتوا نویسی در فضای مجازی خیلی شبیه نمایش نامه نویسی است. تکنیک های نمایش نامه نویسی که پر از گفتگو و محاوره است در این زمینه می تواند کمک خیلی خوبی باشد. نمایش نامه نویس ها مدام در حال دیالوگ نوشتن هستند. برای همین، زیاد از این تکنیک استفاده می کنند. اول از همه متن را به صورت شکسته دقیقاً همانطور که تلفظ می شوند، بنویسید و در مرحله بعد کلماتی را که شکسته نوشتید را اصلاح کنید و صورت درستش را بنویسید.
مثلاً:
اول بنویسید: “وقتی گف نباس بهش زیادی تارف بکنی ینی همین”
حالا اصلاحش کنید: “وقتی گفت نبایست به اش زیادی تعارف کنی یعنی همین”
معیار سوم: تعداد هجاهای کلمه
کلاس اول دبستان را که به خاطر دارید؟ یادتان هست کلمات را بخش بخش می کردیم؟! و تازه براش شعر هم می ساختیم.
“آب چند بخشه؟” یک بخش
” می روم چند بخشه؟” دو بخش “می” “روم”
“هندوانه چند بخشه” چهار بخش “هن” “دِ” “وا” “نه”
معیار سوم و آخرین معیاری که برای شکستن یا نشکستن کلمات به کار می بریم هجای کلمات است.
شما فقط می توانید واژه هایی را بشکنید که :
صورت گفتاریشان در مقایسه با صورت نوشتاری، هجای کمتری داشته باشد
بنابراین نمی توانید بنویسید “لونه” “میدون” ” خونه” چون تعداد بخش هایشان هم به صورت گفتاری و هم به صورت نوشتاری یکسان است. اما کلمه ” هندونه” فرق می کند. چون تعداد هجای متنی و گفتاری این کلمه متفاوت است پس می تونیم بجای ” هندوانه” بگیم ” هندونه”
نتیجه گیری: چه واژه هایی را باید شکست؟
در این مقاله سه معیار برای شکستن یا نشکستن واژه ها معرفی کردیم. معیار اول، روان خوانی یعنی صورت کلمه آنقدر تغییر نکند که حافظه تصویری فرد نتواند صورت درست کلمه تشخیص دهد و فرد باید چند بار کلمه را بخواند تا مثلا بفهمد که منظور شما از ” اشتما” همان “اجتماع” است. هرچند در صحبت کردن همیشه آن را ” اشتما” تلفظ می کند! معیار دوم، ” نحوه گفتاری” در نوشتن مهم تر از شکستن کلمات است. یعنی قلمبه سلمبه ننویسید. مثلاً به جای “این موضوع حائز اهمیت است” خیلی راحت بنویسید ” این موضوع اهمیت دارد” یا بجای ” جلوگیری به عمل می آورد” بنویسیم “جلوگیری می کند” یا بجای ” این موضوع توسط شورای نگهبان رد شد” بنویسید” “شورای نگهبان این موضوع را رد کرد”و …
معیار سوم، به تفاوت تعداد هجا یا همان بخش های کلمات موقع گفتن و نوشتن توجه کنید. مثلاً کلمه “می روم” را می توانید ” می رم” بنویسید چون صورت نوشتاریش سه بخش دارد و صورت گفتاریش دو بخش. یا همین کلمه “می توانم” که من در این متن زیاد بکار بردم را می تونید “می تونید” بنویسید چون صورت نوشتاریش چهار بخش و صورت گفتاریش سه بخش دارد. یکی از پر کاربردترین کلمه ها، کلمه “است” است مثلا ” هوا سرد است” را براساس این معیار نمی تونیم “هوا سرده” بنویسیم. چون تعداد بخش هایش تفاوتی ندارند. اما صورت ماضی نقلی “است” را می تونیم حذف کنیم. مثلاً به جای “علی رفته است سر کار” می تونیم بنویسیم “علی رفته سر کار” یا “مامان خوابیده”
” بخشی از کتاب اصول شکسته نویسی علی صلح جو: نویسندگانی که صورت هایی چون می خورن و می خوابن را به کار می برند باید توجه داشته باشند که ما فارسی زبان ها اصولا این کلمات را بدون دال آخر تلفظ می کنیم. بنابر این نیاوردن این حرف در آخر این گونه فعل ها نه فقط کمکی به خواننده نمی کند بلکه به علت تغییر دادن صورت متعارف کلمه مانع روان خوانی می شود. املای این گونه فعل ها (می خورند، می خوابند) هیچ گونه مشکل تلفظی ندارد و شکستن شان جایز نیست. “
در ادامه جدولی از پرکاربردترین کلماتی که می تونید بشکنید یا نمی تونید بشکنید را آوردیم. باشد که مقبول طبع مردم صاحب نظر شود.
کلمات | بشکنیم |
می روم | می رم |
می آیم | می آم |
می گویم | می گم |
صدایم گرفته | صدام گرفته |
غذایت سرد شد | غذات سرد شد |
هندوانه | هندونه |
می توانم | می تونم |
خوابیده است | خوابیده |
کلمات | نشکنیم |
می خورند | می خورن |
نان | نون |
همان | همون |
زبان | زبون |
دوام | دووم |
لانه | لونه |
خانه | خونه |
بفرمایید | بفرمایین |
بنویسید | بنویسین |
بچه ها رفته اند | بچه ها رفته ان |
درخت ها، کارها (تمامی ضمایر جمع) | درختا، کارا |
هوا سرد است | هوا سرده |
میز را تمییز کن | میزو |
را | رو |
سخن آخر:
شکستن یا نشکستن کلمات فقط برای راحتی و روانی متن است. برای اینکه خواننده بتواند در دنیای داستان و ایده های شما غرق شود. مطالبی که در این مقاله گفتیم تنها معیارهای رایج در مورد شکسته نویسی بود و مرور آثار نویسندگان حرفه ای مثل جمالزاده، صادق هدایت، بهرام صادقی و… نشان می دهد که زبان شکسته در نوشتار بیشتر سلیقه ای است تا بر اساس اصول و چهارچوب های سفت و سخت، و در نهایت این شما هستید که به عنوان نویسنده تصمیم می گیرید بشکنید یا نشکنید و براساس بازخورد هایی که از مخاطبانتان می گیرید کارهایتان را اصلاح کنید. حسن ختام این مقاله بخشی از کتاب عدل نوشته صادق چوبک است که هیچ یک از اصول بالا را رعایت نکرده!!
“من دمبشو میگیرم و شما هر کدومتون یه پاشو بگیرین و یهو از زمین بلندش میکنیم. اونوخت نه اینکه حیوون طاقت نداره و نمیتونه دساشو رو زمین بزاره یهو خیز بر میداره”
بخشی از داستان کوتاه “عدل” نوشته صادق چوبک
2 پاسخ
برای شمایی که درست نویسی اشتماع و اجتماع رو دارید یاد میدید، درست نیست که محاوره رو مهاوره بنویسید!!!
ممنون که با دقت مطالعه نمودید. ایراد درست شما اصلاح شد.